۳ مطلب با کلمهی کلیدی «استارتاپ» ثبت شده است
استارتآپ که واژهای با عمر قابل توجه در حوزه فناوری و کامپیوتر است، در چند سال اخیر در فضای کسبوکارهای معدنی راه یافته و بهنوعی تداعیکننده سرعت، خلاقیت و افزایش بهرهوری است. در این بین، کسبوکارها حوزه معدنی بهعنوان یکی از کلیدیترین حوزهها در زنجیره ارزش بیش از پیش به حضور استارتآپها نیازمند هستند. چرا که معدنکاری سنتی در جهان برای تطبیق با تغییرات سریع عرصههای فناوری، اقتصادی، اجتماعی و… در کنار چالشهای جدید باید از ابزارهای یاریکنندهای برای افزایش توان رشد خود استفاده کند. از اینرو توجه به استارتآپهای معدنی و نقشهای متعدد آنها در تمامی بخشهای صنعت معدن بسیار مورد توجه است. در این نوشتار مروری خواهیم داشت بر چگونگی حضور استارتآپهای معدنی در صنعت معدن.
استارتآپ کلید حل سریع و هوشمند چالش
اگر از نگاه لغوی به واژه استارتآپ نگاه کنیم، فرهنگ لغت آکسفورد آن را یک «کسبوکار تازه تاسیس شده» تعریف میکند. کسبوکاری که ناتالی رابمد[۱] در مقالهای در فوربس[۲]، ویژگی اصلی آن را توانایی رشد برشمرده است، توانایی که شرکت را با سرعت بسیار بالا توسعه میدهد. توجه به این شرکتها از اینرو حائز اهمیت است که تحولهای اخیر در جامعه امروزی در سطح جهان و چالشهای مهم و متعدد اجتماعی، اقتصادی، محیطزیستی و… مدل کسبوکارها و شرکتها را تغییر داده است. حال استارتآپها با ورود خود و موفقیت در بازگشت سریع سرمایه، بهرهوری بالاتر و قیمت کمتر برای مشتریان نسبت به حوزههای سابق کسبوکار، جهان جدیدی را در حل چالشها و ارائه راهکارهای خلاقانه ایجاد میکنند و میتوانند در عرصههای متعدد وارد شوند.
در بین این عرصهها نیز معدن بهعنوان یکی از حوزههای مهم و بنیادین و قرار گرفته در ابتدای زنجیره تولید و اقتصاد هر کشور تمایل بارزی به استارتآپها با ایدههای نوآورانهشان دارد که بتواند رونق تازهای به عملکرد سنتی خود ببخشد و عقبماندگی خود را در زمینه دیجیتالسازی نسبت به سایر بخشهای صنعتی جبران کند. این عقبافتادگی در واقع یک پتانسیل بزرگی است که میتواند شرکتهای استارتآپی را وارد این حوزه کند. چرا که شرکتهای معدنی سنتی باید بدانند که بجای آنکه همه چیز را خودشان ابداع کنند، باید به سمت استفاده از خدمات نوآورانه شرکتهای استارتآپ معدنی حرکت کنند. این اقدام حتی میتواند آنها را با استفاده از جریانهای تحول دیجیتال و سبز به سمت معدنکاری پایدار سوق دهد که در نهایت آنها را در جلب رضایت ذینفعان بسیار کمک میکند. بهطور کلی میتوان گفت ارتباط شرکتهای معدنی با استارتآپهای معدنی کمک به حل چالشهای معدنی و بهبود کسبوکار معدنی در سراسر جهان خواهد کرد.
چرا استارتآپ معدنی؟
موسسه PWC اعلام کرد که در سال ۲۰۱۸ نسبت به ۲۰۱۷ ظرفیت بازار صنعت معدن با رشد ۳۰ درصدی به ۹۲۶ میلیارد دلار و درآمد ناشی از آن با رشد ۲۳ درصدی به ۶۰۰ میلیارد دلار رسیده است. این رشد بازار از یک سو و از سوی دیگر رشد تقاضای مواد معدنی برای صنایع پیشرفته و فناوارنه، ارتقای صنعت معدنی را بیشتر مورد توجه قرار داده است. در کنار این دو عامل یاد شده، بازار تجهیزات معدنی نیز همزمان رشد خواهد داشت، بهطوریکه برآورد شده است، نرخ سود سالانه بازار تجهیزات معدنی از ۷/۷۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ به ۳/۱۱۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ خواهد رسید. حال رسیدن به چنین ارقام اقتصادی قابل توجه در این زمان کم، حوزه معدنی را به سرعت و خلاقیت استارتآپها نیازمند کرده است.
علاوه بر پتانسیل بازار موجود، وجود ریسکهای مختلف همراه با معدنکاری مانند کاهش عیار ذخایر معدنی، افزایش هزینههای عملیاتی، چالشهای زیستمحیطی و اجتماعی معادن و نیاز به افزایش تولید و بهرهوری، شرکتهای معدنی را به سمت استفاده از راهکارهای خلاقانه و نوآورانه سوق میدهد تا بتوانند همچنان بر ارزش زنجیره تولید خود بیافزایند و آیندهای پایدار را تضمین کنند.
نیازمندی صنعت معدن به استارتآپهای معدنی از اینروست که این شرکتهای نوپا با استفاده از پیشرانهای ششگانه کلیدی که عبارتند از: نفوذ دانش و فناوری در حوزه معدنی، ضرورت نوآوری و رفع موانع آن در صنعت معدن، استفاده از توسعه فناوریهای جدید، ضرورت توجه به توسعه پایدار، تلاش برای مقابله با کاهش ذخایر معدنی همزمان با رشد تقاضای مواد معدنی میتوانند به صنعت معدن کمک کنند. در واقع بهطور جزئیتر شرکتهای استارتآپی با اقداماتی همانند توسعه مدلهای جدید کسبوکار، روشهای نوین بهرهبرداری، تجزیه و تحلیل دادهها و اتوماسیونهای نوین همراه با یکپارچهسازی، کاهش ریسکهای اکتشافی، کمک به کاهش آسیبرسانی و تقویت مشارکتهای اجتماعی، روشهای بازیافت کالا و رفع مشکلات ناشی از کمیابی مواد معدنی، توجه به کاهش هزینههای عملیاتی و… میتوانند اهداف اقتصادی یاد شده را محقق سازند.
گروهبندی استارتآپهای معدنی بر اساس نقش، فناوری و درآمد
فرصتهای فناورانه از جمله فعالیتهای پشتیبان، حملونقل و بازاریابی، فرآوری، معدنکاری، طراحی و توسعه سایت معدنی و اکتشاف مواد معدنی؛ در ایفای نقش استارتآپها در سراسر زنجیره ارزش حوزه معدن فراوان است، بهطوریکه رشد تعداد شرکتهای استارتآپی معدنی با گذشت زمان خود گواهی بر این مسئله است (شکل ۱). بررسی ۲۰۰ شرکت استارتآپی معدنی نیز در جهان نشان داده است که کشورهای استرالیا وآمریکا بهعنوان کشورهای معدنی بزرگ جهان به ترتیب با سهمهای ۲۲ و ۲۱ درصدی بیشترین تمایل در تاسیس شرکتهای استارتآپ معدنی را داشتهاند (شکل ۲).
استارتآپهای معدنی در توسعه صنعت معدن با ایفای شش نقش بسته به ماهیت استارتآپ میتوانند به حل چالشهای این صنعت بپردازند. این شش نقش در شکل ۳ به اختصار نشان داده شده است.
اما برای درک اینکه چگونه این شرکتها نقش خود را در هر یک از بخشهای معدنی ایفا میکنند به برخی راهکارهای آنها در سه حوزه معدنی، اکتشاف، استخراج و فرآوری میپردازیم. راهکارهایی همانند استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی، پردازش تصاویر، تحلیل کلان داده بهمنظور تحلیل عددی یا رصد و بررسی مناطق مورد نظر؛ بهکارگیری پهپادها و کوادکوپترهای کوچک جهت نقشهبرداری و تصویربرداری؛ ارائه دستگاههای قابل حمل نقشهبردار و اسکن سهبعدی و… در اکتشاف، استفاده از اینترنت اشیا و هوشمندسازی ماشینآلات استخراج و استفاده از فناوریهای جدید همانند لیزر برای کشف دقیق رگههای معدنی و… در استخراج و استفاده از فناوریهای زیستی، نانو و… برای ارائه روشهای جدید در فناوری مواد معدنی بهویژه فلزات ارزشمند و استفاده از فناوری تشخیص نوری و هوش مصنوعی برای دستگاههای سورتینگ و جداساز مواد معدنی در فرآوری همگی فرصتهای حضور و ایفای نقش شرکتهای استارتآپی در رفع چالشهای حوزه معدنی است.
در واقع میتوان گفت که زنجیره فعالیت استارتآپهای فعال در صنعت معدن شامل اکتشاف معادن، استخراج مواد معدنی، فرآوری مواد معدنی و خدمات پشتیبانی و عملیاتی در صنعت معدن میشود. در شکل ۴ برخی استارتآپهای معدنی جهان به تفکیک حوزه فعالیت نشان داده شده است. بهعنوان مثال شرکت امریکایی HiveUAV با سرمایه ۱۴۴ هزار دلاری ترکیبی از انواع مختلف پهپادها و ایستگاههای رصد خودکار برای پایش و کنترل نقاط دورافتاده با سرعت و دقت بالا ارائه میدهد که این امر در نقشهبرداری سایتهای معدنی بسیار کمککننده است. شرکت Merger نیز با استفاده از فناوری لیزر رگههای اصلی معدنی در معادن برای استخراج و حفاری بهینه استفاده میکند. این امر منجر به کاهش هزینهها، افزایش سرعت، کارایی و دقت بیشتر به روشهای سنتی میشود.
حال اگر از نگاه فناوری مطرح در عملکرد استارتآپهای معدنی بپردازیم، بهطور کلی فناوریهای مطرح در استارت آپهای حوزه معدن در ۱۶ گروه قرار میگیرد که عبارتند از: هوش مصنوعی، رباتیک و اینترنت اشیا، ماشینآلات و ابزارآلات صنعتی، رادیوگرافی، پهپاد، واقعیت افزوده و مجازی، پردازش ابری، لیزر، کلان داده، بلاکچین، پردازش تصویر، فناوریهای شیمیایی، نانو، پلتفرم آنلاین، اسکن سه بعدی و فناوریهای زیستی. در این نوع دستهبندی نیز استارتآپهای بررسی شده معدنی در جهان بهصورت شکل ۵ در گروهبندیهای فناوری قرار میگیرند. علاوه بر فناوری از نقطهنظر مدل درآمدی نیز استارتآپها را میتوان دستهبندی کرد که شامل دستههای فروش مستقیم، کمکها مردمی و مردم نهاد، مشارکت در سود، واسطهگری و حق اشتراک خواهد بود.
لازم به ذکر است که در بین ۲۰۰ شرکت بررسی شده، 37 درصد از آنها بر توسعه فناوری در بخش معدن ، ۱۰ درصد در حوزه محیطزیست و مفاهیم معدنکاری سبز، ۸ درصد در بهداشت و ایمنی، آموزش و یادگیری در معدن، استخدام و بهینهسازی کارکنان، ۱۰ درصد در سرمایهگذاری، ۲۶ درصد در عملیات و ۹ درصد در زیرساخت فعالیت دارند.
وضعیت استارتآپ معدنی در ایران
در ایران، معاونت علمی و فناوی ریاست جمهوری در برنامهای ملی پیرامون استارتآپهای کشور اقدام به گفتمانسازی کرده و با معرفی استارتآپهای مسئلهمحور در حوزههای گوناگونی از جمله حوزه معدنی، چالشهای با موضوعهای راهبردی هر حوزه را با الگوهای کسبوکار شرکتهای نوپای جهانی ارائه کرده است. این اقدام با اهداف جهتدهی به تلاشها و سرمایهگذاریها در توسعه استارتآپها، شبکهسازی میان فعالان جامعه دانشبنیان، شناسایی تصویر آینده مدل کسبوکار نوین، تعهدآفرینی در خصوص حمایت از توسعه کسبوکار دانشبنیان و استارتآپی و ترویج تجربههای موفق داخلی در جامعه بوده است.
بهطور تخصصی نیز موسسه یونیدرو (موسسه مشترک ایمیدرو و دانشگاه تهران) بهعنوان نخستین مرکز استارتآپهای معدنی توسط ایمیدرو معرفی شده که بهدنبال جریانسازی تولید علم در پروژههای معدن و صنایع معدنی است. در واقع در این مرکز مشکلات اساسی معدن و صنایع معدنی شناسایی شده و به این مرکز اعلام میشود و سپس استارت آپها در جهت حل این مشکلات وارد عمل میشوند که البته شناسایی نیازهای صنایع معدنی و معرفی به استارتآپها هنوز در مراحل اولیه است. در این راستا شرح کامل آخرین رویداد یونیدرو بهنام اینوماین در گزارشی تحت عنوان «نیازهای فناورانه با سودآوری چند میلیاردی همچنان چشمانتظارند» منتشر شده است. لازم بهذکر است که ایمیدرو بیان کرده بهزودی اساسنامه و شیوههای اجرای مرکز استارتآپهای معدنی تعیین میکند.
با اینوجود در جهان سرمایهگذران استارتآپی پول خود را برای تاسیس استارتآپهای جدید هزینه میکنند و این در شرایط رکود معادن نشانه مثبتی است و امید است که این رشد سرمایهگذاری در ایران نیز محقق شود.
منابع مطالعاتی:
- Boom in Mining Startups, Dr. Kash Sirinanda, ۲۰۱۷
- mineconnector.com
- niscoir.com
- بررسی تجربیات جهانی شرکتهای استارتآپ در حوزه معدن: حوزههای فعالیت، فناوریها و مدلهای کسبوکار؛ ایرج تاجالدین، مهدی کاکاوند کردی، علی زرمالی و نعیم جاوید؛ دانش بنیان فناور؛ ۱۳۹۸
پرستو مرادی-پایش معدن هوشمند
استارتاپ چیست؟ فرق با سایر کسب و کار ها در چیست؟ اگر بر روی یک کسب و کار اینترنتی مشغول به فعالیت هستید می توانید از آن به عنوان یک استارتاپ نام ببرید؟ اصلا استارتاپ تفاوتش با یک کسب و کار کوچک چیست؟ شرایط مدیریت، اهداف و کلا شاخصه های هر یک با هم چه تفاوت هایی دارند. با ما همراه باشید تا این موارد را در هاو کن یو مرور و مطالعه کنیم.
اگر در صنعت فناوری مشغول به کار هستید و یا حداقل با محیط آن آشنا هستید، احتمالا کارآفرینانی را می شناسید که استارتاپی را شروع کرده و بزرگ کرده اند و بارها و بارها این کار را انجام داده اند.
اما آیا تا به حال یک گام به عقب برگشته اید و از خودتان پرسیده اید :”که اصلا یک استارتاپ به چه معناست ؟” آیا استارت آپ فقط یک کلمه جدید است که به تازگی سر زبان ها افتاده و یا به معنی کمپانی صنعتی است که با سرعت در حال رشد است؟ و یا یک تفاوت واقعی و مهم بین آن چه که یک استارت آپ را میسازد و آن چه یک کسب و کار کوچک را میسازد وجود دارد.
همان طور که معلوم است، بین یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک تفاوت های واقعی و مهمی وجود دارند و ما در این مقاله قصد داریم تا معنی دقیق هر کدام از این دو را بیان کرده و توضیح دهیم که اصلا چرا دانستن تفاوت این دو مهم است؟
استارت آپ ها در مقابل شرکت های بزرگ
تصور کنید که مدیر اجرایی یک استارت آپ چه کارهایی انجام می دهد: او با یک ایده بیزینسی درخشان مواجه می شود. سپس برخی از صاحبان شرکت ها یا سرمایه گذاران بزرگ را که در بازار کار مشغولند را گرد هم میآورند، مبالغ اولیه از سرمایه لازم را جمع می کند و از آن بودجه برای بالا کشیدن مدل بیزینسی اش در بازار خاص خودشان استفاده می کند.
در حقیقت توضیحی که در بالا ذکر شد، فقط شرح ساده ای از شغل چالش برانگیز مدیر اجرایی یک کمپانی بودن است. اما زمانی که آن را به این موارد پایه ای تقسیم می کنیم، فرض بر این که استارت آپ به معنی شرکتی است که به زودی قرار است بزرگ شود، آسان می گردد.
این حرف تا حدودی درست است. برخی از استارت آپ ها بزرگ شده و حتی تبدیل به کمپانی های جهانی می شوند. البته این که بخواهیم هر کمپانی بزرگی را به یک استارت آپ خلاصه کرد کاملا درست نیست.
و به همین دلیل است که استارت آپ ها نسخه کوچک شرکت های بزرگ نیستند. در عوض، بهتر است تا آن ها را تحت عنوان سازمان هایی که به دنبال مدل کسب و کاری قابل تکرار و مقیاس پذیر خود هستند بشناسیم. بنیانگذاران استارت آپ ها فقط در جستجوی اثبات مدل بیزنسیشان و اجرا کردن آن نیستند، بلکه آن ها به دنبال راهی برای سریع تر کردن این روال هستند و به دنبال راهی هستند که بیشترین تاثیر را بر روی بازار داشته باشد.
استارت آپ ها در مقابل شرکت های کوچک
کسب و کارهای کوچک نوعی از بیزنس نیستند که قرار باشد در آینده رونق چشمگیر داشته باشند و کار کنند، بلکه نوعی از بیزنس هستند که از همان روز اول شروع به کار می کنند. یک کسب و کار کوچک در اصل سازمانی فراورند است که از روز اول بازگشایی خود شروع به کسب درآمد می کند. آن ها نیازی زیادی به سرمایه گذاری های بزرگ و زمان برای تشکیل شرکتی که کار کند و رونق بگیرد ندارند.
به طور معمول، یک کسب و کار کوچک، میزان فروش نسبتا کمی دارد و فقط در حیطه بازار محلی یا منطقه ای وارد شده و علاوه بر این تعداد کارکنان کمی دارد. لازم به ذکر است که سازمان SBA آمریکا تعریف رسمی یک کسب و کار کوچک را با توجه به استانداردهای اندازه تعیین کرده است.
تفاوت های کلیدی بین یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک
اکنون که تعاریف استارت آپ و یک کسب و کار کوچک را می دانید ( و این که چگونه این دو از یک بیزنس بزرگ تمایز داده می شوند.) حال بیان تفاوت های استارت آپ و یک کسب و کار کوچک قابل درک و عملی است.
به عبارت دیگر استارت آپ ها و کسب و کار کوچک در برخی راه های مهم زیر با هم تفاوت دارند.
نحوه ی رشد
هدف از بنیان گذاری یک استارت آپ چند تکه کردن بازار با یک مدل کسب و کاری تاثیر گذار و جدید است. آن ها می خواهند تا بازار را به دست بگیریند.
اما مسلما این کار برای استارت آپ ها یک شبه اتفاق نمی افتد و آن ها به سرمایه گذاری های اولیه نیاز دارند و این سرمایه گذاری ها نتایج فوری برایشان نخواهند داشت. بنابراین، راه اندازی یک استارت آپ احتمالا در سال اول یا سال دوم و یا حتی سال سوم سودآور نخواهد بود (و برخی از استارت آپ ها نیر هرگز به سودآوری نمی رسند.)
اما بنیانگذاران استارت آپ ها در جستجوی یک مدل کسب و کار مناسب هستند که تا جایی که بتوانند سریع تر در بازار عظیم پیش رویشان رشد کنند و خودشان را بالا بکشند.
البته این تمایز به صنعتی که امروزه بیشترین استارت آپ ها را در برگرفته است نیز اشاره می کند: بله، صنعت تکنولوژی. به طور معمول استارت آپ ها بیزنس هایی آنلاین و یا بیزنس های تکنولوژی گرا هستند که می توانند به آسانی وارد یک بازار بزرگ شوند.
از سوی دیگر، برای اداره یک کسب و کار کوچک، دیگر نیازی به یک بازار بزرگ برای رشد نخواهید داشت. شما فقط به یک بازار نیاز دارید تا بتوانید به همه کسانی که در آن بازار قرار دارند دسترسی پیدا کرده و از راهی مناسب بدانها خدمات عرض کنید.
اگر از کسی بخواهید که یک کسب و کار کوچک را نام ببرد احتمالا به سوپری محله یا کافی شاپ یا لوله کشی یا الکتریکی های اطرافش اشاره کند در واقع کسب و کارهای کوچک یک صنعت را مختل نمی کنند، بلکه در تلاشند که از بازار موجود برای خودشان به سود آوری برسند.
روش های سرمایه گذاری
یکی از چیزهایی که بین کسب و کارهای کوچک و استارت آپ ها مشترک است، چالش پیدا کردن سرمایه گذار است. هم پول دادن به یک کسب و کار کوچک و هم پول دادن به یک استارت آپ ریسک است و یا اگر خودتان می خواهید که کسب و کار و یا استارت آپ خودتان را شروع کنید، زمانی که نوبت به سرمایه گذاری می شود، بسیار مهم است که از چیزی که خودتان را درگیر آن می کند مطلع باشید.
استارت آپ دقیقا از همان شروع کار سرمایه گذاری های بالا دارند و معمولا به دنبال سرمایه گذارانی هستند که میخواهند سرمایه شان را چند برابر کنند که غالبا این سرمایه گذاران در اعتماد کردن کمی مشکل پسند هستند.
معمولا سرمایه گذران شکاک و حتی سرمایه گذاران خوب، چیزی حدود یک میلیون دلار برای شروع سرمایه گذاری در استارت آپ ها هزینه می کنند و در عوض سرمایه ای که قرار داده اند، بنیان گذار آن استارت آپ سهامی از شرکتش را در اختیار آنان می گذارد. بدین روش تنوع سازی در ساختار مالکیت می گویند.
از سوی دیگر، به طور معمول صاحبان کسب و کارهای کوچک برای رسیدن به اهداف مالی خود از طریق گرفتن وام های کوچک تجاری اقدام میکنند.
برخی بانک های سنتی و وام دهندگان آنلاین نیز و جود دارند که علاقه به سرمایه گذاری در استارت آپ ها را دارند، منتها نسبت به سرمایه گذاران شخصی سرمایه کمتری ارایه میدهند. با وجود این که صاحبان کسب و کارهای کوچک در پایان باید سرمایه بیشتری از جیب خود پرداخت کنند، اما تقریبا یکپارچگی مالکیت کسب و کارشان دست نخوره و به نام خودشان باقی میماند.
به طور خلاصه، استارت آپ ها با سرمایه گذاران شراکت میکنند و دارندگان کسب و کارهای کوچک بیشتر سرمایه گذاریشان را بر روی روش های داد و ستدی قرار میدهند.
چشم اندازهای مختلف
هدف نهایی یک کسب و کار کوچک چیست؟ بله، شاید باقی ماندن در بازار باشد. مسلما هر کدام از صاحبان کسب و کارهای کوچک چشم انداز متفاوتی از آن چه که که کسب و کارش در آینده قرار است بشود دارد. اما به طور کلی، صاحبان کسب و کارهای کوچک قصد ایجاد کسب و کارهایی کوچک و خودپرداز و طولانی مدت را دارند.
با این حال به نظر می رسد که شاید استارت آپ ها شرکت های موقتی باشند. اگر همه چیز خوب پیش برود، آن استارت آپ تبدیل به یک کمپانی عظیم خواهد شد و برای این کار میتواند از روش IPO استفاده کند.( اولین فروش سهام توسط یک شرکت خصوصی که طی آن به یک شرکت عمومی تبدیل میشود.) یکی دیگر از واقعیت های معمول یک استارت آپ موفق، خرید یک شرکت بزرگ به طور یک جا است.
استارت آپ ها در مقابل کسب و کارهای کوچک: اصلا چرا تفاوتی بین این دو قایل شویم؟
زمانی که شروع به اجرای یک ایده کسب و کاری می کنید، بسیار مهم است که بدانید شما جزو کدام دسته از کار آفرینان هستید: یک کارآفرین استارت آپ و یا یک کارآفرین کسب و کار کوچک. شاید بپرسید که چرا؟
خوب، ایجاد تمایز در همان اول مسیر به پیدا کردن و تعریف مسیر مناسب تری برای کسب و کار آینده شما کمک خواهد کرد: انتظارات اولیه شما چیستند؟ برنامه ریزی رشدتان چگونه است؟ برای مشارکت با چه اشخاصی برنامه ریزی کرده اید و در پایان موفقیتتان را چگونه تعریف می کنید؟
مرجع: هو کن یو