۱۳ مطلب با کلمهی کلیدی «کسب و کار» ثبت شده است
اولین وبینار ایده شو شهری
از آنجاییکه برگزاری رویداد های هدفمند می تواند نقش موثری در ارائه طرحهای کاربردی داشته باشد نیز با توجه به برنامه ریزی های صورت گرفته ، اولین رویداد ایده شو شهری با حمایت شهرداری یزد توسط کارگاه نوآوری دانشگاه یزد برگزار می گردد.
موضوع چالشهای اولین ایدهشو شهری: حمل و نقل عمومی هوشمند و پایدار
مخاطبین: دانشجویان و اعضای هیئت علمی و شرکت های فناور
مرحله اول: پیش رویداد یک روزه با هدف آشنایی مخاطبین با ایده پردازی و نوآوری و نیز حرکت به سمت کارآفرینی با محوریت چالش ایدهشو برگزار خواهد شد. بدین منظور سخنرانان زیر برای این پیش رویداد در نظر گرفته شده است:
1. جناب آقای دکتر فلاح تفتی: دکتری مهندسی ترافیک از دانشگاه ونز-کاردیف انگلستان و عضو کارگروه حمل و نقل، اقتصاد و محیط زیست، صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور با موضوع سخنرانی وضعیت ملی و جهانی در حوزه حمل و نقل شهری
2. جناب آقای دکتر شبانی: کارشناس معاونت برنامه ریزی شهرداری یزد با موضوع تبیین جایگاه حمل نقل عمومی در برنامه راهبردی شهرداری یزد
مرحله دوم: با راه اندازی سامانه دریافت ایده ها در راستای چالش های مطرح شده ایدهها و طرح های مخاطبین جمع آوری میگردد و با تشکیل گروه داوری، ایدهها غربالگری شده و افراد منتخب به مرحله نهایی رویداد راه پیدا میکند.
در رویداد یک روزه پایانی، شرکت کنندگان ضمن آموزش مفاهیم اولیه کسب و کار فناورانه و نیز پیاده سازی ایده های خود در قالب بوم کسب و کار خود را برای ارائه نهایی آماده میکنند. در پایان تمام تیم ها ایده های خود را ارائه میدهند و نفرات برگزیده توسط هیئت داوران مشخص میشوند و جایزه دریافت میکنند.
مرحله سوم: تیم ایده های منتخب مشمول حمایت جهت پیاده سازی ایده های خود و دریافت کمک هزینه بلا عوض به مبلغ 100000000 ریال( صد میلیون ریال) میگردند.
برگزارکنندگان
برچسب ها آزاد دانشگاه یزد شهرداری یزد فناوری کسب و کار
استارتاپ چیست؟ فرق با سایر کسب و کار ها در چیست؟ اگر بر روی یک کسب و کار اینترنتی مشغول به فعالیت هستید می توانید از آن به عنوان یک استارتاپ نام ببرید؟ اصلا استارتاپ تفاوتش با یک کسب و کار کوچک چیست؟ شرایط مدیریت، اهداف و کلا شاخصه های هر یک با هم چه تفاوت هایی دارند. با ما همراه باشید تا این موارد را در هاو کن یو مرور و مطالعه کنیم.
اگر در صنعت فناوری مشغول به کار هستید و یا حداقل با محیط آن آشنا هستید، احتمالا کارآفرینانی را می شناسید که استارتاپی را شروع کرده و بزرگ کرده اند و بارها و بارها این کار را انجام داده اند.
اما آیا تا به حال یک گام به عقب برگشته اید و از خودتان پرسیده اید :”که اصلا یک استارتاپ به چه معناست ؟” آیا استارت آپ فقط یک کلمه جدید است که به تازگی سر زبان ها افتاده و یا به معنی کمپانی صنعتی است که با سرعت در حال رشد است؟ و یا یک تفاوت واقعی و مهم بین آن چه که یک استارت آپ را میسازد و آن چه یک کسب و کار کوچک را میسازد وجود دارد.
همان طور که معلوم است، بین یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک تفاوت های واقعی و مهمی وجود دارند و ما در این مقاله قصد داریم تا معنی دقیق هر کدام از این دو را بیان کرده و توضیح دهیم که اصلا چرا دانستن تفاوت این دو مهم است؟
استارت آپ ها در مقابل شرکت های بزرگ
تصور کنید که مدیر اجرایی یک استارت آپ چه کارهایی انجام می دهد: او با یک ایده بیزینسی درخشان مواجه می شود. سپس برخی از صاحبان شرکت ها یا سرمایه گذاران بزرگ را که در بازار کار مشغولند را گرد هم میآورند، مبالغ اولیه از سرمایه لازم را جمع می کند و از آن بودجه برای بالا کشیدن مدل بیزینسی اش در بازار خاص خودشان استفاده می کند.
در حقیقت توضیحی که در بالا ذکر شد، فقط شرح ساده ای از شغل چالش برانگیز مدیر اجرایی یک کمپانی بودن است. اما زمانی که آن را به این موارد پایه ای تقسیم می کنیم، فرض بر این که استارت آپ به معنی شرکتی است که به زودی قرار است بزرگ شود، آسان می گردد.
این حرف تا حدودی درست است. برخی از استارت آپ ها بزرگ شده و حتی تبدیل به کمپانی های جهانی می شوند. البته این که بخواهیم هر کمپانی بزرگی را به یک استارت آپ خلاصه کرد کاملا درست نیست.
و به همین دلیل است که استارت آپ ها نسخه کوچک شرکت های بزرگ نیستند. در عوض، بهتر است تا آن ها را تحت عنوان سازمان هایی که به دنبال مدل کسب و کاری قابل تکرار و مقیاس پذیر خود هستند بشناسیم. بنیانگذاران استارت آپ ها فقط در جستجوی اثبات مدل بیزنسیشان و اجرا کردن آن نیستند، بلکه آن ها به دنبال راهی برای سریع تر کردن این روال هستند و به دنبال راهی هستند که بیشترین تاثیر را بر روی بازار داشته باشد.
استارت آپ ها در مقابل شرکت های کوچک
کسب و کارهای کوچک نوعی از بیزنس نیستند که قرار باشد در آینده رونق چشمگیر داشته باشند و کار کنند، بلکه نوعی از بیزنس هستند که از همان روز اول شروع به کار می کنند. یک کسب و کار کوچک در اصل سازمانی فراورند است که از روز اول بازگشایی خود شروع به کسب درآمد می کند. آن ها نیازی زیادی به سرمایه گذاری های بزرگ و زمان برای تشکیل شرکتی که کار کند و رونق بگیرد ندارند.
به طور معمول، یک کسب و کار کوچک، میزان فروش نسبتا کمی دارد و فقط در حیطه بازار محلی یا منطقه ای وارد شده و علاوه بر این تعداد کارکنان کمی دارد. لازم به ذکر است که سازمان SBA آمریکا تعریف رسمی یک کسب و کار کوچک را با توجه به استانداردهای اندازه تعیین کرده است.
تفاوت های کلیدی بین یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک
اکنون که تعاریف استارت آپ و یک کسب و کار کوچک را می دانید ( و این که چگونه این دو از یک بیزنس بزرگ تمایز داده می شوند.) حال بیان تفاوت های استارت آپ و یک کسب و کار کوچک قابل درک و عملی است.
به عبارت دیگر استارت آپ ها و کسب و کار کوچک در برخی راه های مهم زیر با هم تفاوت دارند.
نحوه ی رشد
هدف از بنیان گذاری یک استارت آپ چند تکه کردن بازار با یک مدل کسب و کاری تاثیر گذار و جدید است. آن ها می خواهند تا بازار را به دست بگیریند.
اما مسلما این کار برای استارت آپ ها یک شبه اتفاق نمی افتد و آن ها به سرمایه گذاری های اولیه نیاز دارند و این سرمایه گذاری ها نتایج فوری برایشان نخواهند داشت. بنابراین، راه اندازی یک استارت آپ احتمالا در سال اول یا سال دوم و یا حتی سال سوم سودآور نخواهد بود (و برخی از استارت آپ ها نیر هرگز به سودآوری نمی رسند.)
اما بنیانگذاران استارت آپ ها در جستجوی یک مدل کسب و کار مناسب هستند که تا جایی که بتوانند سریع تر در بازار عظیم پیش رویشان رشد کنند و خودشان را بالا بکشند.
البته این تمایز به صنعتی که امروزه بیشترین استارت آپ ها را در برگرفته است نیز اشاره می کند: بله، صنعت تکنولوژی. به طور معمول استارت آپ ها بیزنس هایی آنلاین و یا بیزنس های تکنولوژی گرا هستند که می توانند به آسانی وارد یک بازار بزرگ شوند.
از سوی دیگر، برای اداره یک کسب و کار کوچک، دیگر نیازی به یک بازار بزرگ برای رشد نخواهید داشت. شما فقط به یک بازار نیاز دارید تا بتوانید به همه کسانی که در آن بازار قرار دارند دسترسی پیدا کرده و از راهی مناسب بدانها خدمات عرض کنید.
اگر از کسی بخواهید که یک کسب و کار کوچک را نام ببرد احتمالا به سوپری محله یا کافی شاپ یا لوله کشی یا الکتریکی های اطرافش اشاره کند در واقع کسب و کارهای کوچک یک صنعت را مختل نمی کنند، بلکه در تلاشند که از بازار موجود برای خودشان به سود آوری برسند.
روش های سرمایه گذاری
یکی از چیزهایی که بین کسب و کارهای کوچک و استارت آپ ها مشترک است، چالش پیدا کردن سرمایه گذار است. هم پول دادن به یک کسب و کار کوچک و هم پول دادن به یک استارت آپ ریسک است و یا اگر خودتان می خواهید که کسب و کار و یا استارت آپ خودتان را شروع کنید، زمانی که نوبت به سرمایه گذاری می شود، بسیار مهم است که از چیزی که خودتان را درگیر آن می کند مطلع باشید.
استارت آپ دقیقا از همان شروع کار سرمایه گذاری های بالا دارند و معمولا به دنبال سرمایه گذارانی هستند که میخواهند سرمایه شان را چند برابر کنند که غالبا این سرمایه گذاران در اعتماد کردن کمی مشکل پسند هستند.
معمولا سرمایه گذران شکاک و حتی سرمایه گذاران خوب، چیزی حدود یک میلیون دلار برای شروع سرمایه گذاری در استارت آپ ها هزینه می کنند و در عوض سرمایه ای که قرار داده اند، بنیان گذار آن استارت آپ سهامی از شرکتش را در اختیار آنان می گذارد. بدین روش تنوع سازی در ساختار مالکیت می گویند.
از سوی دیگر، به طور معمول صاحبان کسب و کارهای کوچک برای رسیدن به اهداف مالی خود از طریق گرفتن وام های کوچک تجاری اقدام میکنند.
برخی بانک های سنتی و وام دهندگان آنلاین نیز و جود دارند که علاقه به سرمایه گذاری در استارت آپ ها را دارند، منتها نسبت به سرمایه گذاران شخصی سرمایه کمتری ارایه میدهند. با وجود این که صاحبان کسب و کارهای کوچک در پایان باید سرمایه بیشتری از جیب خود پرداخت کنند، اما تقریبا یکپارچگی مالکیت کسب و کارشان دست نخوره و به نام خودشان باقی میماند.
به طور خلاصه، استارت آپ ها با سرمایه گذاران شراکت میکنند و دارندگان کسب و کارهای کوچک بیشتر سرمایه گذاریشان را بر روی روش های داد و ستدی قرار میدهند.
چشم اندازهای مختلف
هدف نهایی یک کسب و کار کوچک چیست؟ بله، شاید باقی ماندن در بازار باشد. مسلما هر کدام از صاحبان کسب و کارهای کوچک چشم انداز متفاوتی از آن چه که که کسب و کارش در آینده قرار است بشود دارد. اما به طور کلی، صاحبان کسب و کارهای کوچک قصد ایجاد کسب و کارهایی کوچک و خودپرداز و طولانی مدت را دارند.
با این حال به نظر می رسد که شاید استارت آپ ها شرکت های موقتی باشند. اگر همه چیز خوب پیش برود، آن استارت آپ تبدیل به یک کمپانی عظیم خواهد شد و برای این کار میتواند از روش IPO استفاده کند.( اولین فروش سهام توسط یک شرکت خصوصی که طی آن به یک شرکت عمومی تبدیل میشود.) یکی دیگر از واقعیت های معمول یک استارت آپ موفق، خرید یک شرکت بزرگ به طور یک جا است.
استارت آپ ها در مقابل کسب و کارهای کوچک: اصلا چرا تفاوتی بین این دو قایل شویم؟
زمانی که شروع به اجرای یک ایده کسب و کاری می کنید، بسیار مهم است که بدانید شما جزو کدام دسته از کار آفرینان هستید: یک کارآفرین استارت آپ و یا یک کارآفرین کسب و کار کوچک. شاید بپرسید که چرا؟
خوب، ایجاد تمایز در همان اول مسیر به پیدا کردن و تعریف مسیر مناسب تری برای کسب و کار آینده شما کمک خواهد کرد: انتظارات اولیه شما چیستند؟ برنامه ریزی رشدتان چگونه است؟ برای مشارکت با چه اشخاصی برنامه ریزی کرده اید و در پایان موفقیتتان را چگونه تعریف می کنید؟
مرجع: هو کن یو
در این بخش مطالب آموزشی در زمینه حسابداری ارائه می شود.
فایل 1: اصول حسابداری 1 (پاورپوینت)
فایل 2:اصول حسابداری
فایل 3: آموزش پاتریس
فایل 4:حسابداری شرکت ها
فایل 5:راهنمای حقوق و دستمزد
فایل 6: چک لیست های مالی
فایل 7: سیستم های اطلاعاتی
فایل 8: مهندسی حسابداری (پاورپوینت)
فایل 9: 21 قانون مالی برای کسب و کارها
فایل 10:مدیریت هزینه های عمومی
فایل11: حسابداری عملی
فایل 12: اصول حسابداری
فایل 13: حسابداری (پاورپوینت)
شرکتها ذکر عنوان کارشناسی را برای خود معیار برتری تصور میکردند و در بهترین حالت به شما میگفتند خبرتان خواهیم کرد. داشتن نیروهایی که همگی مدرک کارشناسی در رشتههای مختلف بهویژه فنی داشتند برای مدیر یک شرکت افتخار محسوب میشد! اما از وقتیکه در دانشگاهها در مقاطع کاردانی و کارشناسی به روی افراد گشوده شد و افراد فارغ از کاری که برای امرار معاش انجام میدادند، با توجه به مدرک پیشدانشگاهی یا کاردانی خود موفق میشدند به دانشگاه ورود پیدا کنند، ورق برگشت. شرکتها ابتدا در حرکتی روبهجلو واژه ارشد را به ابتدای آگهیهای استخدامی افزودند، اما خیلی زود متوجه شدند که مدارک بالا هیچگونه تضمینی در اختیار آنها قرار نمیدهد که متقاضی یک شغل سطح بالایی از دانش را داشته باشد. درست در همان زمانی که شرکتها و بهموازات آن ادارهها در کشوقوس بودن یا نبودن شرط مدرک تحصیلی بودند، جامعه به یکباره با سیل عظیمی از فارغالتحصیلان دانشگاهی روبهرو شد. افرادی که همگی دارای مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد بودند، اما زمانی که به بازار کار وارد میشدند فاقد مهارتهای موردنیاز بازار کار بودند. افراد در توجیه نبود مهارتهای موردنیاز بازار کار اعلام میکردند که تخصصهای موردنیاز جزو دروس دانشگاهی آنها نبوده است. در چنین شرایطی افراد (در حوزه فناوری اطلاعات) مجبور میشدند به آموزشگاههای خصوصی مراجعه کرده و برای دریافت مدارک بینالمللی هزینه کنند، در سایر رشتهها نیز آموزشگاههای فنی و حرفهای سراسر کشور دورههای مهارتی برای افراد برگزار کرده و پس از گذشت پروسه چند ماهه و موفقیت در آزمون مربوط به آنها مدرک مهارت فنی میدادند.
این رویکرد بهوضوح نشان داد، مدرک تحصیلی دیگر ملاک عمل نیست و جامعه به چیزی بیش از یک عنوان علمی نیاز دارد. کلی پالمر، مدیر بخش آموزش سایت لینکدین خاطره جالبی در این زمینه نقل میکند، او در کتاب مدیریتی خود The Expertise Economy مینویسد: «زمانی به دنبال آن بودم تا فردی آشنا به کدنویسی و توسعه وب را برای سایت لینکدین استخدام کنم. با انتشار آگهی استخدامی، رزومههای مختلفی برایم ارسال شد که ارسالکنندگان فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبری بودند که همگی در رشته مهندسی کامپیوتر درسخوانده و سابقه کار اجرایی داشتند. اما رزومه فردی که متفاوت از سایرین بود نظرم را جلب کرد. او فارغالتحصیل رشته عصبشناسی بود، ولی در زمینه فروش کار میکرد تا اینکه به سمت مدیریت در حوزه کاری خود رسیده بود. در این موقعیت شغلی متوجه شده بود که برنامه Google Sheet محدودیتهایی دارد و اگر این محدودیتها برطرف شوند، احتمال بهبود نتایج تیم فروش زیاد خواهد شد. به همین دلیل تصمیم گرفته بود برنامهنویسی یاد گرفته و با اتکا بر دانش خود برنامه ماشینحساب خاصی طراحی کند که عملکرد تیم تحت سرپرستی خود را بهبود بخشد. اگر من از پروسه سنتی استخدام پیروی میکردم، بهاحتمال زیاد هرگز رزومه او را نگاه نمیکردم. برای چند دهه متوالی کسبوکارها اصرار زیادی داشتند که داوطلبان یک شغل حتما فارغالتحصیل رشتههای خاصی بوده و سالها تجربه مرتبط با یک عنوان شغلی در کارنامه خود داشته باشند. در طول این سالها متوجه شدهایم رویکردی اینچنینی تنها کاهش خلاقیت در یک سازمان را رقم خواهد زد. اکنون زمان تغییر فرا رسیده است. ما وارد عصر جدیدی شدهایم که عصر دیجیتال، خودکارسازی و شتاب لقب گرفته است. عصری که مهارت و تخصص برای دستیابی به موفقیت در هر صنعتی حرف اول را میزنند. به همین دلیل است که دیگر تحصیلات درج شده در یک رزومه ملاک عمل نخواهند بود، بلکه این تواناییهای فردی هستند که شانس استخدام شدن یک فرد را بیشتر میکنند. این عصبشناس با عملکرد مثبت خود و بهکارگیری دقیق زبان پایتون نشان داد که تواناییها و مهارتهای فردی موفقیت را برای هر کسبوکاری رقم میزنند.» اما لینکدین اولین و آخرین شرکتی نیست که دست به تغییری بنیادین در سبک استخدامهای خود زده است. شرکت آیبیام نیز بهتازگی در نحوه گزینش افراد تغییری به وجود آورده است. جینی رومتی، مدیرعامل این شرکت معتقد است، متخصصان محاسبات ابری قبل از آنکه به مدرک نیازی داشته باشند، به مهارت نیاز دارند. به همین دلیل است که شاهد هستیم تغییراتی در نحوه استخدام و گزینش افراد به وجود آمده است.
سایت entrepreneur نیز مطلبی همسو با دیدگاههای این یادداشت منتشر کرده و اعلام میدارد که مدیران منابع انسانی تنها 6 ثانیه وقت صرف مشاهده رزومهها میکنند و اگر شخصی در رزومه خود مهارتهای غیرمرتبطی را قرار دهد، شانس خود را برای استخدام شدن از دست خواهد داد. همانگونه که مشاهده میکنید نقش مدارک تحصیلی در بالا بردن شانس افراد برای احراز مشاغل مختلف بهتدریج در حال کمرنگ شدن است. پس بیایید از همین ابتدای سال جاری به فکر یادگیری مهارتهایی باشید که بازار کار به آنها نیاز دارد. شاید گفتن این جمله بد نباشد که عضو کمیسیون اجتماعی مجلس از حذف مدرک تحصیلی از پروسه استخدام بر اساس مصوبه کمیسیون مشترک رسیدگی به لایحه دائمی شدن قانون مدیریت خدمات کشوری خبر داد. با این تفسیر آیا بهتر نیست به سراغ یادگیری مهارتهای کلیدی بازار کار برویم؟
پینوشت: http://www.irna.ir/fa/News/83182353
منبع: مجله شبکه
سال 2019، در برابر چشم انداز نامعلوم جهان به خاطر جنگ تجاری میان آمریکا و چین، Brexit، و تضعیف اقتصاد چین، سرمایه گذاری خطرپذیر در مجموع حدود 16 درصد افت کرد. در حوزه فناوری کشاورزی و مواد غذایی نیز این روند اتفاق افتاد، اما نه به این شدت. بر اساس گزارش ششم سرمایه گذاری سالیانه AgFunder، مجموع سرمایه گذاری ها در حوزه کشاورزی و مواد غذایی فقط 4.8 درصد کمتر از سال 2018 بود.
به طور کلی کاهش سرمایه گذاری تا حد زیادی نتیجه عقب نشینی از سرمایه گذاری در استارتاپ های آمریکایی و چینی و همچنین کاهش 56 درصدی سرمایه گذاری در استارتاپ های دلیوری غذا بود. جذابیت این بخش با افزایش سلطه شرکت های بزرگی مثل DoorDash که سرمایه های عظیمی دریافت کرده و سلطه خود را بر بازاری که بیش از حد اشباع شده بود گسترش دادند، برای سرمایه گذاران کمتر شد.
درواقع سرمایه گذاری در استارتاپ های بالادستی که به مزرعه دار نزدیکترند، در سال 2019، 100 میلیون دلار بیشتر شده و با 1.3 درصد افزایش به 7.6میلیارد دلار رسیده است. دلایل اصلی این رشد عبارت اند از: استارتاپ های فعال در زمینه جانشینان گوشت و لبنیات و همچنین کشاورزی گلخانه ای.
تأثیر عرضه اولیه شرکت Beyond Meat بر سرمایه گذاران:
بسیاری از افراد در صنعت کشاورزی می دانند که دو مقوله بالا در مجموع سهم کوچکی از زیست بوم فناوری غذایی و کشاورزی را به خود اختصاص می دهند و در واقع سهم کمی از کل سرمایه گذاری در حوزه کشاورزی و صنایع غذایی را تشکیل میدهند. علت این امر، رشد سرمایه گذاری در چند سال اخیر در حوزه تحویل مواد غذایی و همچنین رشد سرمایه گذاری در سایر بخش های بالا دستی مانند: زیست فناوری کشاورزی (فناوری بذر، ملزومات نوین برداشت محصول میکروبی، و ویرایش ژنتیکی) و فناوری های میان رده ای مانند: قابلیت ردگیری، تازگی مواد غذایی و تولید نوآورانه، است.
اما استارتاپ های نوآور مواد غذایی، با دریافت بیش از 1 میلیارد دلار در سال 2019، یعنی دو برابر بودجه خود در سال 2018، شرکتهای بالادستی قدیمیتر و بزرگتر مانند حوزه نرم افزارهای مدیریت مزرعه و زیست انرژی و زیست مواد را از میدان به در کردند. سیستم های جدید مزرعه داری هم سال خوبی را پشت سر گذاشتند. آنها 745 میلیون دلار جذب سرمایه داشتند که معادل 38 درصد افزایش نسبت به سال گذشته است. در این دسته دو بخش پرورش حشرات و کشاورزی عمودی، هر کدام بیش از 100 میلیون دلار جذب سرمایه داشتند.
بدون شک یکی از علل این رشد عرضه بسیار موفق سهام اولیه Beyond Meat در اواسط سال بود که توجه سرمایه گذاران را به جایگزین های گوشت و لبنیات جلب کرد. Beyond Meat یک شرکت آمریکایی تولید کننده جایگزین گوشت از گیاهان است که در سال 2009 توسط ایتان بروون تاسیس شد و در سال 2012 نخسیتن محصول این شرکت راهی بازار آمریکا شد. محصولات این شرکت جایگزین گوشت مرغ و گاو و انواع سوسیس ها هستند. در عرضه اولیه این شرکت، در مقطعی ارزشگذاری شرکت به 9 میلیارد دلار هم رسید.
بخش زیادی از این هیجانات ناشی از این باور است که صنایعِ 1.4 میلیارد دلاری گوشت و لبنیات عمرشان تمام شده، باوری که با اقدامات متصدیان این صنعت تقویت شده است، یعنی همان افرادی که در کشورهای مختلف، روی جایگزین های گیاهی و آزمایشگاهی سرمایه گذاری می کنند. اخیراً Cargill (گروه صنعتی گوشت و کالاهای جهانی)، از راه اندازی جایگزین گوشت گیاهی (plant-based patties) با نام تجاری خودش خبر داده است. حتی در گزارشی که در پاییز 2019 منتشر شده بود، ادعا می کرد که صنایع گوشت و لبنیات سنتی تا سال 2030 از بین خواهند رفت؛ به نظر می رسد این موضوع اغراق آمیز باشد، اما نشان دهنده آن است که افکار عمومی به کدام سمت حرکت می کنند.
دوران طلایی ESG:
ESG سرواژه های Environmental، social و Governance (محیط زیست، جامعه و حاکمیت) است که سه عامل اصلی در ارزیابی پایداری و تأثیر اجتماعی سرمایه گذاری در یک شرکت یا کسب و کار هستند. شاید بتوان گفت که این تقاضای بالا برای شرکت های وابسته به ESG در بازارهای عمومی بود که تقاضای سهام Beyond Meat را افزایش داد. 2019 سال جهش ESG بود؛ واژهایی که از سال های قبل کمابیش وجود داشتند اما حالا با گزارش تخصیص یافتن 12 میلیارد دلار به این راهبرد سرمایه گذاری پایدار، به یک مفهوم باب روز برای جهان سرمایه گذاری تبدیل شده است. علت این امر را باید در تقاضای مصرف کنندگان و سرمایه گذاران خُرد جستوجو کرد. سرمایه گذاری برای اثرگذاری مثبت و فراتر از سود مالی موضوعی قابل تامل است. این موضوع بیان دارد که به جای داشتن چیزی که داشتنش خوب است باید به داشتن آنچه باید داشت فکر کرد و سال 2019 موجی از گفتگوها و راهبردهای ESG از جانب بزرگترین مؤسسات مالی جهان مشاهده شد. عزم Beyond Meat برای جایگزین کردن گوشت حیوانی با گوشت بر پایه گیاه، یک سرمایه گذاری ESG کاملاً رو به جلوست که تأثیر بالقوه اش به خوبی در چندین گزارش تحقیقاتی در سالهای اخیر ثبت شده است.
موج سرمایه گذاری ESG قطعا در سال 2020 سرعت خواهد گرفت و فناوری کشاورزی و مواد غذایی آماده بهره برداری از آن به عنوان یک صنعت کلیدی در نبرد با تغییرات آب و هوایی است این صنعت همچنین برای سلامت و تغذیه جهانیان ضروری به نظر می رسد. پیشبینی می شود فناوری مذکور بیش از 28% از نیروی کار جهان، از جمله تعداد زیادی از زنان در جوامع در حال توسعه را به خدمت بگیرد. پروتئین های جایگزین فقط یک نمونه از سرمایه گذاری ESGدر فناوری کشاورزی و مواد غذایی هستند.
عمده سرمایه گذاری ها در بخش جایگزین گوشت در سال 2019 با حمایت Cargill انجام شده اند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- سرمایه گذاری دور پل (bridge round: نوعی سرمایه گذاری برای تأمین نیاز مالی فوری استارتاپ) شرکت Impossible Food به مبلغ 300 میلیون دلار روی همبرگرهای بدون گوشت
- سرمایه گذاری 90 میلیون دلاری دور A در Motif FoodWork، تولیدکننده مواد تشکیل دهنده پروتئین alt بر پایه میکروب،
- سرمایه گذاری 75 میلیون دلاری دور مرحله آخر (late-stage) شرکت Puris Proteins، تولیدکننده پروتئین نخود.
یکی از اصلی ترین پایه های اقتصاد در کشور ایران، «صنعت و معدن» است. صنعت هر کشور در کنار معدن و کشاورزی آن کشور می تواند تمامی فعالیت های تولیدی یک جامعه را در بر گیرد و به طور مسلم نقش حیاتی را در پیشرفت اقتصادی کشور ایفا می کند. در این بخش به اختصار به کلیه صنعت یا صنایع و کلیه معدن ها و یا معادن کشورمان می پردازیم.
«صنایع»، مجموعه ای از صنعت های مختلفی است که تمام فعالیت های اقتصادی را که با تولید کالا، خدمات و با استفاده از ماشین آلات و تجهیزات ساخت بشر سروکار دارد را شامل می شود. با وجود اختلاف نظرها در خصوص تعاریف صنعت، پرفسور مایکل پورتر،یکی از برجسته ترین نظریه پردازان اقتصاد در جهان، صنعت را چنین تعریف می کند: «صنعت عبارت است از گروه شرکت هایی که محصولات آن ها جایگزین نزدیکی برای هم هستند.»
مهمترین و اساسی ترین صنایع ایران به ترتیب اولویت عبارتند از: نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، خودروسازی، سد سازی، نساجی، شیمیایی، غذایی، الکتریکی و الکترونیکی. البته علاوه بر این ها صنایع در ایران شامل صنایع دستی از جمله: فرش ، گلیم و زیلو، منبت کاری، خاتم کاری و سفال گری می شود که ما در این جا، مهم ترین این صنایع را بیان می کنیم
صنعت نفت
نفت؛ علاوه بر این که در عرصه تولید و اقتصاد از اهمیت ویژه ای برخوردار است، دارای پیشینه و تاریخ خاص خود نیز است. براساس اکتشافات باستان شناسی، مردم دره های نیل، دجله و فرات، چین و ایران از همان دوران آغازین با نفت آشنا بوده اند و از قیر به عنوان ملاط در ساختمان، نصب و چسباندن جواهرات و ظروف سفالی و اندود کردن کشتی ها استفاده می کردند
صنعت گاز
براساس نوشته های مورخین، کشور ایران، به ویژه در مناطق غرب و جنوب غرب دارای حوزه های مهم نفت و گاز هستند. در گذشته برخی از سفره های زیرزمینی با فرسایش خاک و یا حرکت گسل ها، به دلیل عمق کم، در سطح زمین جاری بودند و ایرانیان از نفت و گاز به گونه ای ابتدایی، تصادفی و بدون برنامه ریزی و بیشتر به منظور روشن نگه داشتن آتش معابد و آتشکده ها استفاده می کردند.
صنعت پتروشیمی
«صنایع پتروشیمی» در ایران ، قدمتی نزدیک به ۴٠ سال دارد. تاسیس «بنگاه کود شیمیایی» و به دنبال آن آغاز عملیات احداث «کارخانه کود شیمیایی» در سال ۱۳۳۷، موجب پیدایش این صنعت درایران شد. در سال ١٣۴٣ هـ. ش، به منظور تمرکز و توسعه این صنعت، «شرکت ملی صنایع پتروشیمی» تاسیس و کار خود را آغاز کرد. هدف از تاسیس این شرکت، تبدیل فرآورده های نفتی به فرآورده های غیرنفتی از جمله پلیمرهای خام و لاستیک بود
صنعت فولاد
آلیاژهای آهن که دارای ۰/۰۲۵ درصد تا حدود ۲ درصد کربن باشند فولاد نامیده می شوند. بنابراین فولاد ترکیبی است از آهن، کربن و عناصر آلیاژی. کیفیت فولاد به درصد کربن موجود در آن، عملیات حرارتی انجام شده بر روی آن و فلزهای آلیاژ دهنده موجود در آن بستگی دارد. مهم ترین عناصر آلیاژی موجود در فولاد عبارتند از: کربن، منگنز، سیلیوم، فسفر، گوگرد، کروم، نیکل ملیبدن، کبالت، تنگستن، وانادیوم، تیتانیوم، نیوبیم، آلومینیوم، قلع، مس، سرب، ازت و هیدروژن. البته درصد افزوده عناصری چون قلع، مس، سرب، ازت و هیدروژن در تولید فولاد اندک است.
صنعت فولاد
«صنعت فولاد»، نه تنها یکی از مهم ترین پایه های اقتصادی هر کشور محسوب می شود بلکه امروزه اقتصاددانان، یکی از شاخص های ارزیابی صنعتی بودن یک کشور را مصرف سرانه فولاد آن کشور ذکر کرده اند. به همین دلیل در کشور ما هم اقدامات اساسی در این خصوص صورت گرفته است، به این ترتیب که اولین گام اساسی در کشور ما در جهت دستیابی به این صنعت در سال ۱۳۳۸ هـ. ش، برداشته شد و «شرکت ملی ذوب آهن ایران» شکل گرفت و بعد از چند سال، یعنی در سال ۱۳۵۱ هـ. ش، «شرکت ملی صنایع فولاد ایران» تاسیس شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ هـ. ش، «شرکت ملی فولاد ایران» با «شرکت ملی ذوب آهن ایران» ادغام شده و «شرکت ملی صنایع فولاد ایران» بوجود آمد که تا سال ۱۳۸۱ هـ. ش، تنها شرکت متولی فولاد در کشور بود. در حال حاضر نیز «شرکت ملی فولاد ایران» به عنوان یکی از شرکت های مهم «سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران» و «وزارت صنایع و معادن» در امر تولید و توسعه فولاد کشور فعالیت دارد
صنعت خودروسازی
«صنعت خودروسازی ایران»، با قدمتی حدود ۴۵ سال، پس از صنعت نفت، فعال ترین صنعت ایران به شمار می آید و در حال حاضر، به عنوان بخش مهمی از کل صنعت و اقتصاد ملی کشور است.
در اوایل قرن بیستم، به دستور مضفرالدین شاه قاجار، اولین اتومبیل سواری که «یک اتومبیل فورد» بود از کشور بلژیک خریداری شد و به دنبال این اقدام مظفرالدین شاه و نیز به دلیل گسترش شهرنشینی، نیاز به استفاده از این وسیله نقلیه محسوس شد و واردات این محصول از کشورهای آمریکا و انگلیس از سال ۱۳۰۰ هـ . ش، افزایش یافت
صنعت سدسازی
«صنعت سدسازی» در ایران، یکی دیگر از صنایع مهم کشور محسوب می شود. ایرانیان به دلیل کمبود آب و کاهش نزولات جوی، از دیرباز به این صنعت توجه خاصی داشتند. به طوری که ساخت سد، بند یا آبگیر بر اساس نیاز ساکنین هر منطقه و با توجه به شرایط جغرافیایی آن منطقه انجام می شد.
صنعت هوایی
صنعت هوایی ایران در سال ۱۳۴۵ با هدف ساخت و تعمیر اساسی انواع هواپیماهای نظامی و تجاری و نیز تولید قطعات مورد نیاز این محصولات تاسیس شد. این صنعت که توسط سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح اداره می شد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با وجود تحریم های اقتصادی و نظامی، توانست با تکیه بر تخصص و پشتکار متخصین ایرانی، مسیر رشد و خودکفایی را طی نموده و به تولید انبوه موتور جت ها، قطعات یدکی هواپیماها، بدنه هواپیماها، انواع ملخ ها، چترهای نجات، چترهای فرود خودکار و غیر خودکار و غیره بپردازد
صنعت کشتیرانی
تاسیس صنعت کشتیرانی در ایران اولین بار در سال ۱۳۴۶، در پی افزایش واردات و تردد کشتی های خارجی در بندرهای داخلی کشور روی داد. در سال ۱۳۴۰ یعنی قبل از تاسیس صنعت کشتیرانی در ایران، تعدادی از مسئولان کشور، به ویژه مسئولان مرتبط با سیستم بانکی و سازمان برنامه و بودجه، اقدام به بررسی و مطالعه در خصوص طرح تاسیس نخستین و بزرگ ترین شرکت کشتیرانی ایران، راه اندازی ناوگان حمل و نقل دریایی منظم، بررسی موقعیت جغرافیایی ایران، داشتن مرزهای طولانی آبی، دسترسی به آب های گرم و حساسیت حیاتی حمل و نقل کالا از طریق دریا کردند. پس از انجام این مطالعات، در اولین اجلاس، که در مرداد سال ۱۳۴۶ برگزار شد مجمع عمومی موسسین تصویب شد و شرکتی با نام شرکت کشتیرانی ملی آریا فعالیت خود را در این تاریخ شروع کرد.
صنعت دفاعی
صنعت دفاعی ایران در سال ۱۳۰۴ با نام «قورخانه» در میدان توپخانه، میدان امام خمینی (ره) ، فعالیت خود را با تولید تفنگ برنو آغاز کرد. همزمان با تحولات صنعتی و نیز بروز جریان جنگ های بزرگی چون جنگ جهانی دوم، صنایع دفاعی و نظامی ایران نیز دستخوش تحولات اساسی گردید و در طی سال های ۱۳۲۰هـ. ش و ۱۳۴۰ نام «قورخانه» ابتدا به « اداره تسلیحات» و سپس سازمان صنایع نظامی تغییر یافت. در پی این تحولات، خرید تکنولوژی فشنگ های خانواده ۶۲/۷، تفنگ ژ ۳، خطوط تولید باروت و مواد منفجره شروع شد و فعالیت های صنعت مهمات سازی، مسلسل سازی و شیمیایی پارچین نیز افزایش یافت
صنایع دستی
علاوه بر صنایع ذکرشده، ایران در زمینه «صنایع دستی» نیز دارای سابقه ای درخشان است به طوری که این هنر با تاریخ مردم این سرزمین عجین است. در خصوص «صنایع دستی» تعاریف مختلفی شده است ما به برخی از این تعاریف اشاره می کنیم:
لغت نامه دهخدا: «آن چه با دست ساخته می شود، از پارچه، قالی، ساخته های فلزی و غیره. مقابل صنایع ماشینی.
برای انجام یک تحلیل SWOT، کافی است در ماتریس SWOT پاسخ سؤالات زیر را بنویسید.
نقاط قوت تحلیل SWOT
- مزایای شما نسبت به سایرین کدام است؟(بهعنوانمثال، مهارتها، گواهیها، تحصیلات و یا روابط شما)؟
- چهکاری را بهتر از بقیه انجام میدهید؟
- به چه منابع شخصیای میتوانید دسترسی داشته باشید؟
- افراد دیگر (و بهخصوص رئیس شما) چه چیزی را نقطهٔ قوت شما میدانند؟
- به کدامیک از دست آوردهایتان افتخار میکنید؟
- ارزشهایی که مدنظر شما است و فکر میکنید دیگران از داشتن آنها محروماند، کدامند؟
- آیا شما بخشی از یک شبکهٔ کاری هستید که شخص دیگری در آن دخالت ندارد؟ اگر اینطور است، شما با افراد بانفوذ چه ارتباطی دارید؟
این سؤالات را از دیدگاه خود و مردمی که در اطراف شما هستند در نظر بگیرید. خجالت نکشید و تا حد توان واقعبین باشید. شناسایی و استفاده از نقاط قوتتان میتواند شمارا شادتر و کارآمدتر کند.
و اگر هنوز بهسختی میتوانید نقاط قوت خود را مشخص کنید، کافی است فهرستی از ویژگیهای شخصی خود را یادداشت کنید شاید برخی از این موارد نقاط قوت شما باشند.
نکته
در شناسایی نقاط قوتتان، اطرافیان خود را در نظر بگیرید. بهعنوانمثال، اگر شما یک ریاضیدان بزرگ هستید و اطرافیان شما نیز در ریاضی عالی هستند، پس این داشتن دانش ریاضی ممکن است یک ضرورت باشد، نه یک نقطهٔ قوت.
نقاط ضعف تحلیل SWOT
معمولاً از چهکارهایی به این دلیل که مطمئن نیستید که از عهدهٔ آنها برمیآیید یا نه، دوری میکنید؟
آیا افرادی که در اطراف شما هستند نقاط ضعف شمارا میبینند؟
آیا شما کاملاً از تحصیلات و مهارتهایی که یاد گرفتهاید، مطمئن هستید؟ اگرنه، در کدام موارد ضعیف هستید؟
عادتهای منفی شما در کار کدام است. (بهعنوانمثال، آیا اغلب دیر میرسید؟ آیا آشفته هستید؟ آیا خلقوخوی تندی دارید؟ یا در کنترل استرس خود ضعیف هستید؟)
آیا ویژگیهای شخصیتی خاصی دارید که باعث ضعف شما درزمینهٔ فعالیتتان شود؟ بهعنوانمثال، اگر مجبور هستید بهطور منظم گردهماییهایی را برگزار کنید، داشتن ترس از صحبت در عموم یک ضعف اصلی بهحساب میآید.
بازهم پاسخ این سؤالات را یکبار از دیدگاه شخصی/درونی و یکبار از دیدگاه بیرونی در نظر بگیرید. آیا دیگران ضعفهایی را در شما میبینند که شما نمیبینید؟ آیا همکاران شما بهطور مداوم در مسائل کلیدی بهتر از شما عمل میکنند؟ هنگام پاسخ به این سؤالات واقعگرا باشید. چراکه رویارویی با حقایق ناخوشایند هر چه زودتر باشد بهتر است.
فرصتها
چه تکنولوژی جدیدی میتواند به شما کمک کند؟ یا به کمک آن میتوانید مستقیماً و یا از طریق اینترنت از دیگران کمک بگیرید؟
آیا صنعت شما در حال رشد است؟ اگر اینطور است، چطور میتوانید از بازار فعلی استفاده کنید؟
آیا شما شبکهایی از ارتباطات استراتژیک برای کمک یا ارائهٔ یک مشاورهٔ خوب دارید؟
کدام گرایشها (مدیریت و غیره) را در شرکت خود میبینید و چگونه میتوانید از بهترین بهره را بگیرید؟
آیا هیچکدام از رقبای شما موفق به انجام کاری مهم نیستند؟ اگر اینطور است، آیا میتوانید از اشتباههای آنها استفاده کنید؟
آیا در شرکت و یا صنعت شما کاری وجود دارد که کسی قادر به انجام آن نیست؟
آیا مشتریان یا فروشندگان از موردی در شرکت شما شکایت دارند؟ اگر اینطور است، آیا میتوانید با ارائهٔ یکراه حل، فرصت جدیدی را ایجاد کنید؟
ممکن است در موارد زیر فرصتهای مفیدی پیدا کنید:
رویدادهای نت ورکینگ، کلاسهای آموزشی و یا کنفرانسها.
فرض کنید یکی از همکارانتان به مرخصی طولانی میرود. آیا میتوانید برخی از پروژههای او را برای کسب تجربه انجام دهید؟
یک نقش یا پروژهٔ جدید که شمارا مجبور میکند تا مهارتهای جدید، مانند صحبت در مجامع عمومی و یا برقراری روابط بینالمللی را یاد بگیرید.
توسعه یا اکتساب یک شرکت. آیا شما مهارتهای خاصی (مانند زبان دوم) دارید که میتواند به روند کار کمک کند؟
همچنین، از همه مهمتر، به نقاط قوت خود نگاه کنید و از خودتان بپرسید که آیا این نقاط قوت فرصتهای جدیدی را برای شما به وجود میآورند؛ و به نقاط ضعف خود نگاه کنید؛ و از خودتان بپرسید آیا میتوانید با از بین بردن این نقاط ضعف، از این فرصتها استفاده کنید.
تهدیدهای تحلیل SWOT
در حال حاضر چه موانعی در کار شما وجود دارد؟
آیا هیچکدام از همکارانتان بر سر مسئولیتها یا پروژههایی که دارید با شما رقابت میکنند؟
آیا شغل شما (میزان تقاضا برای کارهایی که انجام میدهید) در حال تغییر است؟
آیا تغییر فنآوری موقعیت شمارا تهدید میکند؟
آیا هیچکدام از ضعفهای شما میتواند منجر به تهدید شود؟
اجرای این تجزیهوتحلیل اغلب اطلاعات کلیدیای را ارائه میدهد که میتواند مشکلات را در معرض دید قرار داده و آنچه را که نیاز است انجام شود را مشخص کند.
نتیجهگیری
یک تحلیل SWOT یک چارچوب برای آنالیز نقاط قوت و ضعف شما و همچنین فرصتها و تهدیدهایی است که با آن مواجه هستید. این کار به شما کمک میکند بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید، نقاط ضعف خود را به حداقل برسانید و به شما در استفاده هرچه بهتر از فرصتها کمک میکند.
منبع:هاو کن یو
وزارت صنعت اقدام به معرفی ۱۰ صنعت اشباع شده و دارای ریسک بالای سرمایهگذاری در ۳۰ رشته و ۹ گروه پیشرانهای صنعتی کرد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، سیاست های توسعه سرمایهگذاری در بخش صنعت در سالهای اخیر موجب شد ظرفیتهای تولیدی و خدماتی زیادی ایجاد شود و رشتههای صنعتی خاصی مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد، روندی که صدور بیبرنامه مجوزها را به همراه داشت و در برخی رشتههای صنعتی به هدررفت سرمایه منجر شد.
علاوه بر هدر رفت سرمایه، افزایش درخواست مجوز برای برخی رشتههای صنعتی در سالهای اخیر افزایش طرحهای نیمه تمام را نیز به همراه داشت، عاملی که وزارت صنعت را برآن داشت تا تکمیل طرحهای نیمه تمام موجود را جایگزین صدور جواز تاسیس جدید کند.
بر این اساس، برای سال جاری سه پیششرط واگذاری واحدهای نیمهتمام، کمک برای افزایش ظرفیت شرک تهای موجود و صدور جواز تاسیس برای طرحهایی که تولید داخل ندارند (بطور مثال طرحهای دانشبنیان) برای صدور جواز جدید در نظر گرفته شد تا به این طریق از صدور جوازهای تاسیس بدون اولویت جلوگیری شود.
در نظر گرفتن پیششرط برای صدور جواز در حالی است که متولیان این وزارتخانه همواره بر این نکته تاکید کردهاند طبق قانون تسهیل رقابت و منع انحصار، هیچ وزارتخانهای حق ندارد به دلیل اشباع بازار، مجوز صادر نکند که همین قانون مشکلات فراوانی در این خصوص ایجاد کرده که میتوان به انباشت مجوز صادره و طرحهای نیمهتمام اشاره کرد.
مشکلاتی که برای عبور از آن این وزارتخانه سعی دارد تا با ارائه اصلاحیهای به مجلس شرایط را برای عبور از این مشکل فراهم کند. اعلام فهرست پرریسک ها یکی از راهکارهایی است که این وزارتخانه میتواند بدون اصلاحیه قانونی و با سرعت بیشتری نسبت به صدور جواز برای اینگونه رشتهها اقدام کند و از سوی دیگر این امکان نیز برای سرمایهگذاران فراهم میشود تا با دید کاملتری در مسیر سرمایهگذاری گام بردارند.
فهرست صنایع اشباع و دارای ریسک سرمایهگذاری در ۱۰ صنعت در ۳۰ رشته و فعالیتهای پیشران در ۹ گروه محصولات شیمیایی و پتروشیمی، فلزات اساسی، غذایی و آشامیدنی، وسایل نقلیه موتوری و تجهیزات حمل و نقل دریایی، ماشینآلات و تجهیزات، لاستیک و پلاستیک، ماشینآلات و دستگاههای برقی، وسایل ارتباطی و تجهیزات پزشکی، نساجی و پوشاک و کاغذ و محصولات کاغذی دسته بندی شدهاند که برای آنها ۵۱ رشته اولویتدار در نظر گرفته شده است.
معرفی ۳۰ رشته ۱۰ صنعت اشباع و دارای ریسک سرمایهگذاری بالا
صنایع اشباع و دارای ریسک سرمایهگذاری بالا شامل آرد، تولید فرآوردههای حجیم غلات، بستهبندی آب (معدنی- آشامیدنی)، چیپس سیبزمینی، فرآورده های گوشتی (انواع کنسرو گوشتی)، انواع محصولات لبنی از شیر، تصفیه روغن نباتی و روغنکشی، بستهبندی دستمال کاغذی، سیمان خاکستری، آجر، شن و ماسه، کاشی، محصولات سفالی و سرامیکی ساختمانی نسوز، گچ ساختمانی، بتن آماده، شمش فولادی با فناوری کوره القایی، میلگرد فولادی، مفتول فولادی، لوله و پروفیل فولادی،انواع سیم و کابل مسی، شیرآلات بهداشتی و ابزارآلات ساختمانی، مخازن CNG، لوله و اتصالات پلی اتیلن و PVC (پلاستیکی)، DOP (دیاکتیل فتالات)، ظروف پلاستیکی و یکبار مصرف، قیر، اتانول، سموم و کود، شویندهها و روغن موتور میشود.
قرارگیری این رشتهها در فهرست صنایع اشباع و دارای ریسک سرمایهگذاری بالا در حالی است که در سالهای اخیر این گروههای صنعتی همواره توانسته بودند در میان صنایع جذاب برای سرمایهگذاران قرار گیرند اما اشباع مجوزهای صادره برای این گروهها موجب شده تا این رشتهها پس از سالها صدرنشینی در میان صنایع اشباع شده و دارای ریسک سرمایهگذاری بالا قرار گیرند.
معرفی 9 گروه در صنایع پیشران
براساس اولویتبندی وزارت صنعت برای گروه محصولات شیمیایی و پتروشیمی در مجموع ۱۰ زیر گروه در نظر گرفته شده که برخی از این زیر گروهها شامل ساخت فرآوردههای کوره کک، ساخت فرآوردههای نفتی تصفیه شده، مواد شیمیایی اساسی به جز انواع کود و ترکیبات ازت، ساخت مواد پلاستیکی به شکل اولیه و ساخت لاستیک مصنوعی، ساخت محصولات و سموم دفع آفات و سایر مواد شیمیایی مورد مصرف، ساخت انواع رنگ، محصولات دارویی، صابون و پاککنندهها، ساخت محصولات شیمیایی طبقهبندی نشده در جای دیگر و تولید الیاف مصنوعی هستند.
برای گروه فلزات اساسی نیز دو زیر گروه ساخت آهن و فولاد اساسی، ساخت فلزات اساسی قیمتی و فلزات غیرآهنی در نظر گرفته شده است. اما برای گروه غذایی و آشامیدنی نیز در مجموع پنج زیر گروه در نظر گرفته شده که در این خصوص میتوان به فرآوردههای لبنی، تولید نشاسته و محصولات نشاسته ای، تولید محصولات خبازی، تولید کاکائوی شکلات و انواع نقل و آبنبات و ساخت سایر محصولات غذایی طبقهبندی نشده در جای دیگر اشاره کرد.
گروه وسایل نقلیه موتوری و تجهیزات حمل و نقل دریایی یکی دیگر از گروههایی است که در دستور کار قرار گرفته که برای این گروه نیز ۶ زیرگروه در نظر گرفته شده که شامل ساخت وسایل نقلیه موتوری، ساخت بدنه و اجزای بدنه وسایل نقلیه موتوری، ساخت قطعات و ملحقات وسایل نقلیه موتوری و موتور آنها، ساخت و تعمیر انواع کشتی و قایق به استثنای قایق تفریحی و ورزشی، ساخت انواع لکوموتیو راه آهن و تراموا و تجهیزات حمل و نقل ریلی، ساخت انواع موتورسیکلت میشود.
برای گروه ماشینآلات و تجهیزات به عنوان یکی دیگر از پیشرانها ۱۱ زیر گروه در نظر گرفته شده که برخی از آنها شامل موتورها و توربینها بهجز موتورهای هواپیما و وسایل موتوری، ساخت انواع پمپ، ساخت سایر ماشینآلات با کاربرد عام، ساخت ماشینآلات کشاورزی و جنگلداری، ساخت ماشین ابزار، ساخت ماشینآلات متالوژی، ساخت ماشینآلات معدنی، استخراج و راه و ساختمان، ساخت ماشینآلات تولید منسوجات، البسه و چرم و سایر ماشینآلات باکاربرد خاص میشود.
گروه بعدی شامل لاستیک و پلاستیک میشود که برای آن دو زیرگروه لاستیک رویی (تایر) و توئی (تیوپ) روکش کردن مجدد و بازسازی لاستیک و ساخت انواع محصولات پلاستیکی در نظر گرفته شده است.
اما برای گروه ماشینآلات دستگاههای برقی، وسایل ارتباطی و تجهیزات پزشکی نیز ۹ زیرگروه تعریف شده که در این خصوص میتوان به ساخت انواع الکتروموتور، ژنراتور و ترانسفورماتور، ساخت دستگاهها و وسایل توزیع و کنترل نیروی برق، ساخت دستگاهها و وسایل توزیع و کنترل نیروی برق، ساخت انواع انباره اکومولاتور، پیل و باطری، ساخت لامپهای الکتریکی و تجهیزات روشنایی، ساخت سایر تجهیزات الکتریکی طبقهبندی نشده در جای دیگر، ساخت فرستندههای تلویزیونی و رادیویی و دستگاههای ارتباط تلفنی، ساخت تجهیزات پزشکی (جراحی و وسایل ارتوپدی)، ابزارها و وسایل ویژه اندازهگیری بازبینی آزمایش دریانوردی و مقاصد و ساخت ابزارهای اپتیکی و تجهیزات عکاسی اشاره کرد.
گروه نساجی و پوشاک نیز از دیگر گروههای پیشران است که برای آن پنج زیرگروه آمادهسازی و ریسندگی الیاف نساجی بافندگی و منسوجات، عملیات تکمیلی منسوجات رنگرزی، چاپ و تکمیل، تولید انواع پارچه و کالاهای کشباف و قلاب باف، تولید پوشاک (به استثنای پوشاک از پوست خزدار) و ساخت انواع کفش در نظر گرفته شده است. برای گروه کاغذ و محصولات کاغذی نیز یک زیرگروه ساخت خمیرکاغذ و مقوا پیشبینی شده است.
فهرست صنایع اشباع و دارای ریسک سرمایه گذاری
برچسب ها کسب و کار